حسنا خانم دختر نازم حسنا خانم دختر نازم ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره
پیوند آسمانی ماپیوند آسمانی ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

حسنا خانم

بدون عنوان

مشغول ظرف شستن بودم دستتو به كمرت زده بودي و پاتو رو اون پات كنار آشپزخونه وايسادي و با جديت تمام  گفتي: "مامان چرا اسباب بازي هاي منو جمع كردي؟" هنوز محو اون جذبه ات هستم گلم. 26/فروردين/95 رفته بوديم حمام. شير آب رو باز گذاشتم تا آب سردش بره و آب داغ شه. يهو بهم گفتي: "مامان آب داره پر رنگ مي شه"!!!!!! فروردين 95 مدتي است علاقه زيادي به گفتنكلمات: كلا"، اصلا"، فعلا" و.... از اين قبيل كلمات داري. تلفظ اين كلمات در جمله هاي كاربرديت خيلي جذابه. قربون زبون شيرينت برم ماهم. ديشب بابا رختخوابتو اشغال كرده بود و همينطور مشغول تماشاي تلويزيون بود. با كلي خجالت به من گفتي: "مامان، به ...
29 فروردين 1395

نوروز 95

سلام عزيز دلم عيدت مبارك. ان شاء الله سال خوبي داشته باشي دخترم. آره عزيز دلم، عيد اومد دوباره. اين سومي عيدي هست كه شما حضور داري و چهارمين عيدي كه من و بابا با هميم. البته توي عيد اولمون هم بودي (تو شكم مامان). اون موقع 7 ماهه باردار بودم. عيد دوم موقع سال تحويل خونه بابا جون بوديم. آخه اونا تنها بودن. يادمه تحويل سال شب بود و شما نه ماهه بودي. عيد سوم كه سال گذشته بود، خونه خودمون بوديم و لحظه تحويل سال ساعت 2 شب بود. البته شما خواب بودي. امسال ساعت تحويل سال، 8 صبح بود. تقريبا" مي شه گفت اولين باري بود كه مي فهميدي. روز عيد صبح زود پا شديم. بعد از مرتب كردن خونه، سفره 7 سين رو كه شب قبل آماده كرده بودمو چيديم و لباساي نو رو تن...
14 فروردين 1395
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به حسنا خانم می باشد